فیلم سینمایی مادر علی حاتمی

فیلم مادر، ضد مادر است

فیلم سینمایی «مادر» را بارها دیده‌ام، نه با این دلیل که فیلم خوبی‌ است، وقت‌هایی که بیکارم و حال هیچ انجامی در من نیست مادر سرگرمم می‌کند. موسیقی کامکار را می‌شنوم و به سوراخ‌های روی دیوار خانه‌ی مادر فکر می‌کنم و گاهی ممکن است چشم از فیلم بردارم و هم‌زمان با شنیدن صدای منوچهر اسماعیلی مشغول کارهای روزمره بشوم و ایمیل‌های مانده از ماه‌های گذشته را پاسخ دهم.

فیلم مادر سعی می‌کند نماینده‌ی جامعه سنتی ایران باشد و همین‌طور نشان می‌دهد که تفکر برخاسته از سنت به سختی با سازوکار جهانِ مدرن کنار می‌آید.
شخصیت‌های حاضر در این فیلم در جهان مدرن و ساختمان‌های غیرسنتیِ منتصب به مادر، درگیری‌های متنوعی تجربه می‌کنند و بدون توجه به همه‌ی ساختارهای دوره‌ی حاضر به‌واسطه‌ی یک ضبط صوت آغشته به تاریخ به یکدیگر مربوط می‌شود. 

با صرف نظر از این‌که آیا مادر می‌تواند نمودی از سینمای ملی ایران باشد یا نه که فکر بسیار احمقانه‌ای است، ریشه‌ی خشم علی حاتمی از ساختارهای مدرن به‌طور دقیق مشخص نیست و او برای دلیل پرستش خود از سنت و نفی مدرنیسم در همه‌ی ساخته‌هایش پاسخ مناسبی را ارایه نمی‌دهد.
علی حاتمی در این فیلم بارها به نمادهای خارج از سنت اشاره می‌کند، برای مثال عملکرد منفور سمار برقی یا رفتار ناپسند نشستن روی کاناپه! اگر هم اندکی در روایت این فیلم دقیق شوید، می‌بینید که خانه مادر حتا تلفن ندارد و در عوض انبوهی از آلبوم و کتاب‌های آغشته به گل سرخ و زیرزمین‌های تودرتو همه‌ی محیط لوکیشن و فیلم را احاطه کرده‌اند.

به نظر نگارنده، در فیلم علی حاتمی، مادر کسی‌ است که مدام به فکر برنج و خورشت و قند و چای برای مراسم عزا باشد و نقشی دیگری جز کدبانو بودن را ایفا نکند. به عبارت دیگر مادر در این فیلم نقش آن پیرمرد کهن‌سال داستان‌هایی را بازی می‌کند که در آخرین روزهای عمر خود، فرزندانش را گردهم می‌‌آورد و چند چوب کبریت به دست آن‌ها می‌دهد و لب به حفظ وحدت و همدلی باز می‌کند.

به‌ظاهر فیلم در مورد مادر است، اما روایت علی حاتمی پدر را بیش‌تر به چشم می‌کشد و این نبود پدر است که فرزندان را گمراه کرده است و این با نبود پدر است که کمبودها را نمایان می‌کند، وگرنه مادر که همیشه بوده و مادر چیزی جز این را بلد نیست. عجیب است که علی حاتمی به ادعای خودش برای ادای دِین به مادران ایرانی فیلم مادر را ساخته است، اما این فیلم نه برای مادر بلکه ضد مادر است.

به واقع فیلم مادر برای نگارنده حکم یک فیلم با ژانر کمدی و با محتوای طنز دارد و با پلان به پلان این فیلم‌ می‌توان ساعت‌ها خندید، به این معنا که در سال ۲۰۱۹ این فیلم به‌غیر از خنده چیز دیگری برای مخاطب ندارد. شاید عده‌ای با خواندن متن حاضر مدعی شوند که مادر با همه‌ی این‌ها که می‌نویسم هنوز هم جان دارد و یادآور روزهای خوب است!

می‌توان به نگاهی گفت صحیح، اما به چه قیمت؟ به قیمت بازی با نوستالژی‌های جعلی؟ … . اما یکی از مهم‌ترین دلایل استقبال از فیلم مادر به سال تولید این اثر برمی‌گردد. سال ۱۳۶۸ در زمانی که مردم ایران تازه از جنگ فارغ‌شده و رنگ سازندگی به خود می‌گیرند قطعن به فضایی خلوت و رنگ‌آلود مادر نیاز است. بر همین اساس اگر علی حاتمی در هنگام تولید و پخش این فیلم به این نکته فکر کرده باشد که بعید می‌دانم، می‌توان گفت در نقض مدرنیسم خوب می‌دانسته چگونه از ساختار مدرن استفاده کند. بدون تحلیل موضوع‌های فنی فیلم که سراسر اشکال سینمایی از جنبه مدرن در آن موج می‌زند، فیلم مادر تکه‌پاره‌هایی از اپیزودهای مختلف یک تیاتر با موضوع خانواده است و نه بیش‌تر.

در یک کلام، تماشای فیلم مادر مانند سفر بی‌دلیل و تفریحی به تخت جمشید است که هیچ‌کس جز باستان‌شناسان و اهالی تاریخ ایران دلیل از سفر به این منطقه را نمی‌دانند. در واقع مخاطب جدی فیلم مادر فردی مریض است، مثل شخصی که بدون وجود دلیل از آمریکا  برای دیدن چهل‌ستون و تخت جمشید تا ایران می‌آید، در حالی که با وجود امکانات متعدد هنوز پاریس را ندیده است!

کارگاه‌های آموزشی

در حال برگزاری

  • مدیریت پروژه‌های عکاسی
  • مقدمات عکاسی دیجیتال

برای شرکت در کارگاه‌ها یا دوره‌های آموزشی عکاسی و روزنامه‌نگاری می‌توانید از طریق دکمه‌ی زیر اقدام کنید.

نوشته‌های مرتبط